مصطفی تقی زاده با وجود علاقه به فعالیت در سینمای جریان اصلی، دارای روحیهای تجربهگرا و ذائقهای غیر قابل پیشبینی است. در سالهای اخیر از او فیلم «زرد» با بازی بهرام رادان و مهرداد صدیقیان به روی پرده رفته است. اثری اجتماعی که لحنی تلخ و گزنده داشت. پس از آن، او با «حرفهای» ساخت سریال برای شبکه نمایش خانگی را تجربه کرد. حضور سیروان و زانیار خسروی باعث شد تا این مجموعه جنایی و معمایی که از قصهای متفاوت سود میبرد، در مرکز توجه قرار بگیرد.
فیلم تازه تقی زاده اما، یک کمدی سرخوشانه با زمینههای پررنگ فانتزی است. وسوسه ساخت چنین آثاری احتمالا با توجه به موج تازه ساخت فیلمهای کمدی در سالهای اخیر و موفقیتهای تجاری این آثار به کارگردانان جوان و تجربهگرا نیز سرایت کرده است.
«سال گربه» یک کمدی متفاوت در سینمای ایران است و برای ساخت آن ظرافت و دقتی ویژه صرف شده است. فیلم درباره جوانی است که در سال گربه متولد شده است و نحسی این سال که هر ۱۲ سال یکبار اتفاق میافتد، باعث نابود شدن اطرافیان او میشود! به علاوه هدف اصلی او در زندگی، کسب شهرت به هر قیمتی است و تلاقی این دو موضوع، موقعیتهای دراماتیک فیلم را شکل میدهد.
فیلمساز برای روایت قصه خود در یک فضای نامأنوس، در چینش ترکیب بازیگران دست به انتخابهایی هوشمندانه زده است. «سال گربه» دارای فضایی انتزاعی و شمایلی فانتزی است و در باورپذیر جلوه کردن چنین آثاری، توانایی و قدرت بازیگران در خلق اتمسفری رئال و منطبق بر تجربه زیسته مخاطبان، نقشی مهم و اساسی دارد. فیلم بیش از آنکه متکی بر درامی سرراست و روایتی خطی باشد، دارای موقعیتهای کمدی منطبق بر خرده پیرنگ است که هر یک از آنها در کنار یکدیگر قصه فیلم را به صورتی پازلگونه شکل میدهند.
به علاوه گروه بازیگران فرعی این اثر نظیر هومن برق نورد و لادن ژافه وند در عین حضور کوتاه خود، ارائهای گرم، باورپذیر و جالب توجه دارند. مصطفی تقیزاده به عنوان نویسنده این اثر تلاش کرده تا در مرحله اول، با نگارش فیلمنامهای پرجزئیات و سرشار از کاشت و برداشتهای لحظهای که در قالب روایتی غیر خطی شکل گرفتهاند، مصالح لازم را برای خلق یک کمدی متفاوت فراهم کند. با وجود آنکه فیلم تازه او یک کمدی موقعیت به حساب میآید، اما دیالوگهای بازیگران و خصوصا کاراکتر جهانگیر غزنوی که بهرام افشاری آن را ایفا کرده، نقش اصلی را در خنده گرفتن از مخاطب برعهده دارد.
فیلمساز با به کارگیری ترفندهایی خاص و خلاقانه باعث شکل گیری یک روایت منسجم در قالب خرده روایتها شده است. همچنین انتخابهای درست در زمینه طراحی صحنه و انتخاب پالت رنگی مناسب خصوصا در فصلهایی از فیلم که دارای بار فانتزی بیشتری است، با خلاقیتی ویژه صورت گرفته و بروز این عوامل در فضاسازی مطلوب قصه و انتقال اتمسفر خیال انگیز اثر به مخاطب بسیار موثر است.
«سال گربه» با وجود آنکه از طرح روایی و شیوه داستان گویی متفاوتی سود میبرد، اما از انجام بازیهای پیچیده و زائد ساختاری و فرمی در طراحی فیلمنامه و کارگردانی در امان بوده و در تمام جنبهها به هدف اصلی خود یعنی سرگرم کردن مخاطب، پایبند باقی مانده است. اگرچه کارگردان تلاش خود را به کار برده تا «سال گربه» شباهتی به سایر آثار کمدی در سینمای ایران نداشته باشد، اما به صورتی هوشمندانه و با توجه به اقبال تماشاگران به فیلمهایی با حال و هوای دهه شصت، قصه خود را به صورت موازی در آن مقطع و زمان حال روایت میکند.
به علاوه بهره بردن از بهرام افشاری به عنوان نقش اصلی این فیلم که سال گذشته «فسیل»، پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران را بر پرده داشت از مواردی است که میتواند به راحتی فروش چند ده میلیاردی اثر را تضمین کند. افشاری دارای ظاهر فیزیکی خاصی بوده و بازیگر بسیار باهوشی است. او میتواند با توانمندیهای خود نقشهای متفاوتی را ایفا کند، موضوعی که پیش از این نیز بارها آن را ثابت کرده است. با این وجود، در «سال گربه» نوع ارائه نقش توسط این بازیگر چندان دور از کارهای اخیر او نیست و شمایی از کاراکترهای پیشین او را به یاد میآورد و این مسئله میتواند در حکم زنگ خطری برای او باشد تا در انتخابهای خود مواردی را لحاظ کند و از افتادن در ورطه تکرار در امان بماند.
آثاری که تاکنون از مصطفی تقی زاده شاهد بودیم، به لحاظ کیفی دارای سطحی استاندارد بودهاند و «سال گربه» نیز از این قاعده مستثنی نیست. فیلمی که با وجود برخی ضعفهای روایی در نیمه اول، فضایی پرتحرک و مفرح بر یک سوم پایانی آن حاکم است و درنهایت مخاطب ناراضی سالن نمایش را ترک نمیکند.